وبلاگ نویسی که دیگر نخواهد نوشت

 


 چقدر بد ------ یک همکار از دست رفته 



 سجاد هاشمی وبلاگنویس ۱۰ ساله وبلاگ " کودکانه" هفته گذشته در گذشت. کامنت هایی که خوانندگان وبلاگ او پس از شنیدن خبر درگذشت وی نوشته اند خواندنی است . او آخرین پست وبلاگش را از بیمارستان نوشته بود و آرزو کرده بود بزودی سلامتی اش را بدست آورد و به مدرسه بازگردد. روحش شاد


 اما بخوانیم از  آخرین مطلب سجاد  باعنوان  " در بستر بیماری "  :


نزدیک یک هفته است که به دلیل بیماری توی بیمارستان امید مشهد بستری هستم الحمدالله وضعیتم بهتر شده و امیدوارم به همین زودی مرخص بشوم .مریضی سخته و باید قدر سلامتی خودمان را بدانیم و به خصوص توی بازیها هوای همدیگر رو داشته باشیم چون یک حرکت نابجا من رو توی بیمارستان بستری کرد و کلی درد کشیدم و از درس هم افتادم .برای همه بیماران دعا کنید تا آنها را خدا شفا بدهد .


 با عرض تسلیت به مامان و باباشون


 منبع (روزنامه جام جم کاغذی! صفحه بیستم ستون بلاگ جم ) آدرس اینترنتی روزنامه نایاب بود معذرت ! بتاریخ ۴/۱۱/۸۶  .


لینک این مطلب در سایت بالاترین






بعد از نوشت : درد و دل نامه  مامان و بابای سجاد عزیز


 


 


 

Share |

13 نظرات:

امیر گفت...

واقعا متاسف و متا ثر شدم. از صمیم قلب تسلیت می گم. خدا صبر بده....... خودم یه داداش دارم همون سن و سال.... سخته.

دلم خیلی سوخت.
تسلیت.

یه نفر گفت...

در رابطه با پست قبلی :

چطور می تونی همزمان هم خیانت می کنی و هم فکر و احساس کنی؟!

milad گفت...

سلام همشهری اگه خواستی بگو تا لینکت کنم تو هم منو لینک کن به وبلاگم سربزن قارداش

حمیده سلیمانی فندقلو گفت...

سلام آقای اهری

تسلیت می گویم . روحش شاد .

و اما شاید زندگی مثل پازلی باشد که روزی تمام می شود اما زندگيت هرچه باشد با آن روبرو شو و آن را در آغوش گير ، از آن دوري مکن و به نامهاي سخت و درشتش مخوان و شايد زندگي آن جشني نباشد که آرزويش را داشتي اما حال که به آن دعوت شدي تا مي تواني زيبا برقص !

با اسم خدا شروع میکنیم با اسم خدا تمام میکنیم همچون زندگی !

نگین شیــــراز گفت...

درد مثل نیش خنجر به دلم نشست .. همسن و سال پسرک من ..

از صمیم قلب در این ایام عزیز برای پدر و مادرش طلب صبر میکنم ...

خدا کنه شونه های مادرش تاب این بار سنگین رو بیاره ..

رهگذر گفت...

توهم تاریخی تا کی ؟
www.naria.ir
www.narina.ir
www.naria.blogfa.com
www.naria.blogfa.ir
www.na.naria.info

بهنام گفت...

کاش وبلاگینیزی یالنئز تورک دیلینده یاساسئز.

شهربانو گفت...

روحش شاد خدا به پدر و مادرش صبر بدهد .

ارتباط)پدر سجاد هاشمي وبلاگ نويس 10ساله گفت...

مرهم درد جانسوز گل باغ زندگيم همين نوشته ها و ابراز احساسات گرم شماست .مراتب تشكر و سپاس من و مادر سجاد عزيز را بپذيريد.صحت وسلامتي شما را از درگاه ربوبي پروردگار خواستارم

شیرین گفت...

با سلام
این خبر همانند پتکی بر سرم کوبیده شد.
آخر خبر مرگ جوان یا کودکی را شنیدن تلخ است.

علی گفت...

تا به کی نازی به حسن عاریت ما و من آیینه داری بیش نیست
می رود صبح و اشارت می کند کاین گلستان خنده واری بیش نیست
ای شرر از همرهان غافل مباش فرصت ما نیز باری بیش نیست

بسیار متاثر شدم با شنیدن این خبر خدا به خانوادش صبر بدهد . اما این اتفاقات تلنگری است برای ما که افسوس فرصت های از دست رفته را نخوریم و با نیکی به دیگران و توشه ای سنگین از این جهان فانی به جهان باقی برویم.

مامان دنی گفت...

الهی بمیرم واسه دل پدر و مادرش

نسیم گفت...

گاهی فکر میکنم رفتن در پاکی بسیار ارزشمنده

ارسال یک نظر