به یاد پرواز محمد نوری (نمیشه غصه مارو یه لحظه تنها بذاره )


نمیشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره -
نمیشه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره -
دلم از اون دلای  قدیمیه از اون دلاست -
که می خواد عاشق که شد پا روی دنیا بذاره ... پا روی دنیا بذاره
( ترانه و شعر را در ادامه مطلب بخوانید و گوش فرا دهید ) ...
دوست دارم یه دست از آسمون بیاد ما دو تا رو
ببره از اینجا و اونــور ابـــــرا بـــــذاره
تو دلت بوسـه می خواد من میدونم اما لبت
سر هر جمــله دلش میخواد یه امــــــا بـــــذاره
بی تو دنیا نمی ارزه تو با من باش و بذار
همه ی دنیام منو همیشــه تنهــا بذاره
 نمیشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره
نمیشه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره
مارو تو خواب جا بذاره
دوست دارم یه دست از آسمون بیاد ما دو تا رو
ببره از اینجا و اونـور ابــرا بـــذاره
من می خوام تا آخر دنیا تماشات بکنم
اگه زندگی بــرام چشم تماشـا بذاره 
بی تو دنیا نمی ارزه تو با من باش و بذار
همه ی دنیا منو همیشــه تنهـــا بذاره
دلم از اون دلای قدیمیه از اون دلاست
که می خواد عاشق که شد پا روی دنیا بذاره
پا روی دنیا بذاره
Share |

7 نظرات:

حسین . امیریه گفت...

واقعا نمیشه غصه مارو . . .
روحش شاد و نامش و یادش جاودان باد

نرگس گفت...

تنها صداست که میماند ....

نگاه گفت...

متاسفانه نوری هم رفت. دیگر از این قافله کمتر کسی مانده که یادآور خاطراتمان باشد. نمی دانم چرا صدای نوری همیشه مرا یاد صدای بنان می‌انداخت اگرچه شباهتی هم به هم نداشتند شاید از این جهت که هر دو صدای خاصی داشتند. ما که دیگر به این جور رفتن‌ها عادت کرده‌ایم، روح این یکی هم شاد!

حیران گفت...

من هم روزی خواهم رفت.
در حیرتم از این آمدن و رفتن ها.
نقش هایی که بر ساحت حیات حک می شوند از خوب و بد

ehsansoltanm گفت...

من هنوز بیست سالمه...تازگیا با اهنگاش اشنا میشدم...انگار اشناشدنم بدقدمی بوده براش...

سایه (ع.آرام) گفت...

سلام

روشن گفت...

نمیشه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره ...واقعن نمیشه؟

ارسال یک نظر